:: داغه داغ ::

نوشته های من داغه داغه !!

:: داغه داغ ::

نوشته های من داغه داغه !!

سآم...



گیریم که سلام پس کو جواب سلام؟؟! دوستان و خوانندگان و شنوندگان و گویندگان و شویندگان و خوبندگان و خزندگان و درندگان و تمامی همندگان سلام بی سلام !! ما در راستای برآورده سازی وبلاگ یا همون وبلاش خودمون , نقشه هایی کشیده بودیم که نگو نپرس! ولی متاسفانه در همان حین که داشتیم سروسامونی میگرفتیم , چند عدد ویروس محترم سیستم مارو عاری از خودشون کردن ومتاسفانه یا به قول بروبچ خوشبختانه ما نتانستیم دراین هدف بزرگ و عظیم قدم بر داریم.. خلاصه کلام همچنان شد که بعد از برگشتن ما هم دیگر خبری از دوستان نشد و این است روز و حال ما !! از طرفی هم خواستیم وبلاگو تعطیل کنیم که با سخنانی چند از دوستان مواجه شدیم به این منظور که : حیف است ننویسی - تو غلط میکنی ننویسی - مگه چیت کمه که نمیخوای بنویسی ؟ - و در بعضی مواقع هم: به درک که نمی نویسی !! خلاصه برآن شدیم که بیاییم و دوباره شروع کنیم به نوشته هایی هرچند ساده و بی ریا ! ( ملت : هووووووق ! ) فعلا حرفم نمیاد به جز چند تذکر مهم : 1) این سری تیریپ نوشته هام فرق میکنه .. 2) از کسانی که از این وبلاگ رد میشن خواهشمندم یک عدد نظر لیچار کنن 3) از دوستانی که در حین خوندن مطالب چیپس و پفک و تخمه و ... نوش جان میکنن تقاضا میکنم آشغالشو وسط وبلاگ نندازن 4) در هنگام ورود و خروج از وبلاگ حتما در وبلاگو پشت سرتون ببندید چون ممکنه نوشته هارو 2در بزنن!! 5) وبلاگ همچنان دوشنبه ها و جمعه ها آپیده میشود 6) و آخرین تذکر اینکه وقتی از خیابون رد میشید مواظب باشید فعلا بای.....

داستان راستان باستان و خواستان !!

درود و صد درود و شینصد بدرود و …..

عرضم به حضور انبرتون که ما دنبال یک مطلب توپس برای ترکوندن بودیم که نمیدونم چرا یهو همچینی شد. حالا همچینیشو براتون میگم: یه شب از اون شبای توپ که یه مطلب توپ نوشته بودم و برای توپ کردن وبلاش تلاش میکردم , یک ویروس توپ اومد تو سیستم توپ ما ! اسم این ویروس توپو نمیدونم , شایدم اصلا یه ویروس توپ نبود ولی چنان چیز توپی بود که سیستم توپ منو تبدیل نمود به یک توپ پلاستیکی!! ازقرار ویندوز ما که خیلی توپ بود یه هنگ توپ کرد و بعد ازاون پشت سرهم به صورت توپ هنگ میکرد. این هنگ کردن ازیک طرف و بازنشدن وبلاش توپ ما از طرف دیگر باعث شد قضیه توپه بالا توپ بشه !! این مسله رو با الهام خانم توپ درمیون گذاشتیم و دیدیم که اصلا ایشون خیلی توپ نمیدونه چی کارکنه.. پس قرارگذاشتیم که ایشون توپوارانه یک پیغام توپ از طرف بنده بنویسن که بابا این جوری شده.. خلاصه بعد از چند هفته دوری از وبلاش توپ و حسابی غصه خوردن توپ تر توانستیم سیستم پنچر شده خودرا خیلی توپ درست کنیم و خیلی توپ بیاییم برای شما مطالب توپ تر از توپ بنویسیم….والسلام التوپ..

دوستان این داستان غم انگیز دراین چند روز که نبودم اتفاق فتاده و من خوشحال فتاده ام که وبلاش درست فتاده ! نظرات خودتونو منعکس و منعقد و منتشر فتاده , و من رو از حرفای قشنگتون محروم نفتاده !!

خداحافظ فتاده....

 

** لاینتهی..منتهی بر اون تهی** !!

سلام به آباجیان(خواهران) و همچنین داداییان(برادران) خودم... بابا ترکیدم.. مگه میتونستم وارد سیستم بلاگ اسکای بشم ؟!! هرچی تقلا کردم نتونستم...اومدم از بالای در بپرم..مدیرش دید نزدیک بود بیرونم کنه... خلاصه در درجه آخر کارمون کشید به پاچه خواری و با هزار مهنت(منت) تونستیم دوباره برگردیم.. من نمیدونم چرا هر دفه غیبت میکنم تندی پرنده ها میان رو این لینکا خونه میزارن.. هی باید بیام بگم داداش توقف بیجا مانع کسب است.. مگه تو گوششون میره ؟ میگن الا بلا اینجا مال ماست..خلاصه منم با اردنگی انداختمشون بیرون...
دوستان توجه کنید این سری مطلب نداشتم بندازم رو آنتن . ولی  سریه بعد مطلبای توپ مینویسم.. برای همینم زیاد ور نمیزنم..بای... ( صابر از ته خیابون با فریاد: راستی یادتون نره بیاییدا !!!)