این داستان واقعی هست و همین دیروز اتفاق افتاده !!
..... بابا : صابر فردا چی کاره ای ؟
من: امممم مم امممم..
بابا: اگه دمه غروب کار نداشتی بیا برو این کت شلوار منو ازخیاطی بگیر
من: اووووووو , نه بابا , میخوام برم سلمونی موهامو بزنم..چند روزه میخوام برم وقت نمیکنم
بابا (چهره ای عصبانی): آخه تو عقل داری؟ پسر میگم بزار موهات بلند شه .. عجب گیری کردیما.. بابا جان بزار بلند شه بعد حسابی آب و روغن بزن فر کن خیلی قشنگ میشه..
من(بسیار متعجب): چی میگی تو ؟ حالت خوبه ؟ بابا جان میگم بلند شده میخوا برم کوتاه کنم..من چه گیری کردم!!
بابا(حالت غیرعادی): برو گمشو اصلا آدم نیستی تو پسر..من نمیدونم کی این مدل مسخررو مد کرده که همه جای کلرو بتراشن جلوشو بزارن بمونه , تازه افتخارم میکنن که موهاشون سیفونیه!!
من: اِ ا ِ ا ِا ِ ا ِاِ.. چرا اشتباه میگی؟! اولا سیفونی نه و تیفوسی , بعدشم بابا جان موهای فر بلند کردنش مثیبته به خدا.. خیلی درد سر داره .. باید یه مدت کلاه بزارم , بعد برم دورو برشو میزون کنم , اگه بزنم خیلی راحت ترم.
بابا: به خدا اگه بری عین دفه های پیش خودتو کچل کنی بزاری اونجا من میدونم و تو , حالتو میگیرم اساسی.!!
من: هه هه هه مثلا میخوام ببینم چی کار میکنی؟
بابا: چی کارمیکنم؟ شهریه ترم بعده کامپیوترو که نمیخوای ؟! میخوای با دوستات بری شمال ماشینو که نمیخوای؟!.......!!
من(حالت شکست خورده): جون مادرت دستم به دامنت بابایی ! دلت میخواد تا کجا موهامو بلند کنم؟ هان؟ دوستت دارم بابایی جونم!!
بابا: آهــــــان , حالا پسر خوبی شدی ..ببینم چی کار میکنیا..بیا این پولو بگیر(10000 تومن!) برو یه کلاهه خوشگل بگیر بزا سرت , درضمن کت شلوار من یادت نره!!
من: چشم........:(
تنیجه گیری این داستان توسط دکترروانشناس این وبلاگ: پدران تواین دوره زمونه سوسول تشریف دارند و اصلا موافق نیستند بچه هاشون یه ذره مثبت بزنن.. واگر مشاهده کنن که فرزندانشون با موهای کوتاه وارد خانه شدند به شدت با اونها برخورد میکنند. بیشتر آنها خودشان الگوهای بچه هایشان هستند و برای این کار ازموهای بلند و تیپهای رپ و.. استفاده میکنن.. ناگفته نماند که سلاح بیشتر خانواده ها استفاده از" ژل " هست که مفید واقع شده ودربین آنها بسیار رواج دارد. به فرزندان توصیه میکنیم اگر میخواهید از جیب آنها استفاده کنید بهتر است به حرف آنها گوش داده و حدالمقدور موهایتان را کوتاه نکنید..
با تشکر...