:: داغه داغ ::

نوشته های من داغه داغه !!

:: داغه داغ ::

نوشته های من داغه داغه !!

منگولیزم..!!

از اونجایی که ما باید یه روز در میون به اون کله تهران بریم و برگردیم اختلالاتی در اعصاب و روان ما ایجاد شده که باعث : قاطی کردن~ سوتی دادن به طور فجیح درمکانهای عمومی~ اشتباهی سلام دادن به یک خانم محترم به جای دختر خاله~ سوار شدن ماشینهای قزوین به جای آزادی~ و......... شده .. ایناهمه و همه دست در دست هم دادن تا مارو تبدیل کنن به یک ؛ منگولیزم ؛!! و فکر میکنم به دلایل زیر این اتفاقا رخ میده..

دلایل: همراه بودن پسر عمه وخوردن مخ بنده توسط ایشان~ گرم بودن هوا به مقدار بسیار فراوان~ عرق کردن زیر بغل استاد ازهمون شروع کلاس و ایجاد تنشهای بی مورد در مغز من توسط بوی آن ~ ظاهرشدن پوست موز در زیر پای من و درنهایت..... ~ خوردن نان بربری مانده به جای ناهار همراه با دوغ و به وجود آمدن دل پیپه در سر کلاس!!~ عشوه اومدنه دخترا به حد فراوان در عقب اتوبوس و... البته این مورد آخر با موردهای دیگه فرق داره ولی گفتنش ضرر نداشت!!
خلاصه فعلا قاطی کردیم حسابی!!

..:: موهای بلند::..

این داستان واقعی هست و همین دیروز اتفاق افتاده !!

..... بابا : صابر فردا چی کاره ای ؟

من: امممم مم امممم..

بابا: اگه دمه غروب کار نداشتی بیا برو این کت شلوار منو ازخیاطی بگیر

من: اووووووو , نه بابا , میخوام برم سلمونی موهامو بزنم..چند روزه میخوام برم وقت نمیکنم

بابا (چهره ای عصبانی): آخه تو عقل داری؟ پسر میگم بزار موهات بلند شه .. عجب گیری کردیما.. بابا جان بزار بلند شه بعد حسابی آب و روغن بزن فر کن خیلی قشنگ میشه..

من(بسیار متعجب): چی میگی تو ؟ حالت خوبه ؟ بابا جان میگم بلند شده میخوا برم کوتاه کنم..من چه گیری کردم!!

بابا(حالت غیرعادی): برو گمشو اصلا آدم نیستی تو پسر..من نمیدونم کی این مدل مسخررو مد کرده که همه جای کلرو بتراشن جلوشو بزارن بمونه , تازه افتخارم میکنن که موهاشون سیفونیه!!

من: اِ ا ِ ا ِا ِ ا ِاِ.. چرا اشتباه میگی؟! اولا سیفونی نه و تیفوسی , بعدشم بابا جان موهای فر بلند کردنش مثیبته به خدا.. خیلی درد سر داره .. باید یه مدت کلاه بزارم , بعد برم دورو برشو میزون کنم , اگه بزنم خیلی راحت ترم.

بابا: به خدا اگه بری عین دفه های پیش خودتو کچل کنی بزاری اونجا من میدونم و تو , حالتو میگیرم اساسی.!!

من: هه هه هه مثلا میخوام ببینم چی کار میکنی؟

بابا: چی کارمیکنم؟ شهریه ترم بعده کامپیوترو که نمیخوای ؟! میخوای با دوستات بری شمال ماشینو که نمیخوای؟!.......!!

من(حالت شکست خورده): جون مادرت دستم به دامنت بابایی ! دلت میخواد تا کجا موهامو بلند کنم؟ هان؟ دوستت دارم بابایی جونم!!

بابا: آهــــــان , حالا پسر خوبی شدی ..ببینم چی کار میکنیا..بیا این پولو بگیر(10000 تومن!) برو یه کلاهه خوشگل بگیر بزا سرت , درضمن کت شلوار من یادت نره!!

من: چشم........:(

تنیجه گیری این داستان توسط دکترروانشناس این وبلاگ: پدران تواین دوره زمونه سوسول تشریف دارند و اصلا موافق نیستند بچه هاشون یه ذره مثبت بزنن.. واگر مشاهده کنن که فرزندانشون با موهای کوتاه وارد خانه شدند به شدت با اونها برخورد میکنند. بیشتر آنها خودشان الگوهای بچه هایشان هستند و برای این کار ازموهای بلند و تیپهای رپ و.. استفاده میکنن.. ناگفته نماند که سلاح بیشتر خانواده ها استفاده از" ژل " هست که مفید واقع شده ودربین آنها بسیار رواج دارد. به فرزندان توصیه میکنیم اگر میخواهید از جیب آنها استفاده کنید بهتر است به حرف آنها گوش داده و حدالمقدور موهایتان را کوتاه نکنید..

با تشکر...

** ۱۰۰ از ۱۰۰ **



سلامی چو بوی خوش قبولی......!!

 ملت حاضر دروبلاگ همگی درجریان هستید که بنده دیپلم ردی تشریف دارم وکماکان درتلاش هست که این لامصبه هیجی نداره مادر!!!!!(ملت: هوی هوی چته ؟ اینجا زن و بچه وایساده)(صابر: ازدهنم پرتاب شد).. خلاصه چند وقت پیش هم یه خبرایی شد که نزدیک بود دیپلمو بهمون بدن , ولی نشد که بشه وهمه آرزوها و رویاهامون فرطه هوا شد!! ولی کماکان خبر دارید که بنده دارم کامپیوتر میخونم تا حداقل یه مدرک ازاین لامصبه هیچی نداره مادر!!!!(ملت: کتک میخوریا !)(صابر:خوب میکنم!!).. اما واما... این کلاس کامپیوتر رفتن ما هم جریاناتی داره که دراین برنامه به صورت زنده براتون ازطریق آنتن به شما میرسونیم....
 این موسسه که ما تشریف میبریم اسمش "موسسه دیباگران " کوفیده شده در یوسف آباد هست.. تیریپ این وسسه این مدلیه که اول ازهمه باید " زبان تخصصی کامپیوتر" بخونی تا بتونی وارد رشته اصلی بشی.. به خاطرهمین اول یه امتحان" تعیین سطح " میگیرن که ببینن زبانت در چه سطحی ووول میخوره.!! اگراین امتحانو دادی و تر زدی , باید بری ازهمون اول زبان بخونی( آی سی دی ال) بعد ازاون اگر متوسط بودی زبان تخصصی 1 دردومرحله مقدماتی و پیشرفته قبول میشی , اگرهم بالا بودی زبان تخصصی 2...خلاصه ماهم همراه با پسرعمه گرام(حامد) رفتیم این امتحانو دادیم وازقرار زبانمون بد نبود, چون تخصصی 1پیشرفته قبول شدیم...کلتونو درد نیارم , ازاون اول که ما وارد این کلاس شدیم با این استاد گرم گرفتیم تا اون آخر..!! همچنان گرم گرفته بودیم که نزدیک بود منجر به آتیش سوزی بشه!! نتیجه این گرم گرفتنا این شد که شماره های همدیگرو ردوبدل کردیم و به جای کلمه استاد , زین پس میگفتیم دایی جان!!!!! این دایی جان ما( یا همون استاد سابق!!) ازاون بچه باحالا بود که تیریپش کم پیدا میشه..همچنان با این دایی جان گذروندیم و گذروندیم تا یهو دیدیم امتحانا شروع شد!! امتحانا شروع شد وماهم سرازپا گنده تربلند شدیم رفتیم سرجلسه.. ناگفته نماند که من به خاطر دلایلی کلاسو ول کردم , ولی دایی طی یک صحبت تلفنی وکلماتی چون : جون صابر حیفه , کلاس بدون تو حال نمیده , خداییش من به تو عادت کردم منو راضی کرد که دوباره برم...خلاصه هنگامی که دایی جان باورقه های امتحان وارد کلاس شد, سریع رفتیم درگوشش زمزمه کردیم: دایی جان اگه فکر کنی یه کلمه بلدیم, سخت دراشتباهی.. دستمون به شلوارت یه کاری بکن!! ودایی جان هم که جو خاصی گرفته بودش زمزمه کرد: مگه میشه یه دایی هوای پسرای خواهرشو نداشته باشه ؟؟ واینجا بود که یه جاهاییمون عروسی گرفتیم و چند تا بشگن رد وبدل کردیم و اومدیم نشستیم..وقتی ورقه ها پخش شد منو حامد عین مرغ داشتیم به دایی نگاه میکردیم..اونم هی با اشاره میگفت الان میام الان میام , صبر کنید.. خلاصه بعد از15 دقیقه چرت دیدیم دایی جان با یک ورقه پراز جوابهای رنگین آمدو یواشکی ورقه رو داد به منو رفت ته کلاس!! منم نشستم حسابی نوشتم و بعدم حامد دلی ازعذا درآورد و اول ازهمه ورقه هارو کوفیدیم رو میزه دایی استاد !! بعد ازاون هم خیلی محرمانه ماچ وبوسه هایی ردو بدل کردیم وآمدیم!!( هووووو هوووو)...... جالبیات این جریان این هست که فقط منو حامد تو کلاس 100 از 100 شدیم که واون هم نتیجه شبها و روزها درس خوندنه!!!.. و جالب تراینکه ترم بعدی , یعنی تخصصی 2 روهم باهمین دایی جانمون افتادیم و علاوه بریه جاهاییمون که ازقبل عروسی گرفته بودیم , جاهای دیگمونم عروسیه مفصلی ترتیب دادیم!!!... درآخرباید بگم هرکی چش نداره ببینه ما100 شدیم ایشالله هرچی امتحان میده 2 از 100 بشه.. واونایی هم که چش دارن ببینن ایشالله درتمام مراحل امتحانشون 97 از100 بشن... زیاد فک زدم , با اجزه............______