وبلاگ نویسی ‌~/..

سلامامون تموم شده. یه دونه بیشتر سلام نمیدم خودتون با هم کنار بیاید...
دوستان شاهدید که تیریپ ما عوض شد و درقبال نظرات بی حس کننده شما برگشتیم ودوباره نندازنمون بیرون خوبه! حالا بیاییم بریم سراصل مطلب ببینیم اون چی میگه! آهان. اصل مطلب میگه بابا وقتی میایید تو این وبلاگ وسایل نوک تیز دراطراف خودتون رو کنار بگذارید و با حوصله بشینید این وبلاگ رو بخونید. اصلا اینجا اسمش وبلاگه؟ آقا اینجا اسمش "وبلاش" هست. معنیشم یعنی تیکه پاره شده ای ازوبلاگ که آش ولاش شده. خوبه! بعضی از دوستان کامنت یا همون لیچار گذاشتن و خودشونو به عنوان وسایل هشدار دهنده اوتومبیل جا زدنو گفتن: " بابا(جونه بابا؟) پس لینک ما کوو؟ ما بوقیم دیگه؟ ای بی معرفت". و حتی معرفت ما رو گوششو پیچوندن!. یا بعضی از دوستان غیرمستقیم ازوسایلی که باهاش پوست خیارو میکنند استفاده کردن و گفتن:" این دفرو میکشمت تا دفه بعد آدم بشی! لینک منو میخوری؟" ما هم میگیم (چند نفریم مگه؟)  دوستان دوستون داریم و حتی دوستانمون را دوستانمون دوست میدارن!!!!! واین دفه من خودم تکی میگم لینکاتونو گذاشتم ونوکرتونم هستم( با مجهزترین وسایل) میپردازیم به جو بیرون ازوبلاش که حسابی ماروگاز گرفته(مارو نه بابا ماهارو!!) تواین 3-4 روز که ما غیبت داشتیم(شیرین حساب کنی 7-8 ماه میشه) اتفاقهایی افتاده که جایزم( بابا جایز!) اینجا واستون تعریف کنم. ولی نمیدونم این اتفاقها چه جوری افتاد!! از بالا پشت بوم، ازروچهارپایه یا.... به هر صورت ازهر جا که افتاده بالاخره افتاده. کاریشم نمیشه کرد.
درادامه بحث وبلاگ باید بگم تحولاتی میخوام در بخش عکس و آهنگ اینجا صورت بدم که حالشو ببرید. در مورده پسرخاله جان عرض یا طول کنم که ایشون برگشته و دوباره دست به کارمیشن.
درآخر ابرازاحساسات: دوستون دارم 400 تا(همین بسه. حالتون بد میشه) تذکرات: هرکی بیاد تو این وبلاش ونظر نده ایشالله وقتی موسشو برد بالا، موسش بیاد پایین وبرعکس.(نفرین کردم)- کسانی که تازه میان تو این وبلاش اگه یه موقع هوس لینک کردن تیزآماربدن- اینجا دو بار درهفته به روز میشه ، واحتمالا یه بار دوشنبه ویه بار پنجشنبه.. توصیه ایمنی: جون دوست دخترتون/ پسرتون اگه زیاد میایید نت یه نمه کم کنید. من تازه از حبس برگشتم میدونم چیه. اگه ممنوع النت بشید واسه 10 دقیقه وصل شدن جونتونو میدید تا طمع خوشگوار نت رو بچشید.. " با اجزه".... گووودینگ باشید...

اولین نوشته ولی....(هووووق)!

سلام بچه ها....من دیگه رسما برگشتم...میخواستم یه مطلب آپ کنم که متاسفانه چون از قبل نوشته بودم تا کپی کردم اجق وجقی شد.... ولی میام و مینویسم..در ضمن هر کی لینک میخواد آمار بده.... راستی یکی پیدا بشه این قالب مارو سرو سامونی بده... یه دستی رو سر ما هم بکشید.. می معرفتا اون موقع که ما وبلاگ مینوشتیم هر کدومتون که تازه اومده بودید و هیچی بارتون نبود ما کمکتون میکردیم...حالا که ما پیر شدیم دست مارو نمیگیرید؟ واسه ما شاخ شدید؟ باشه بهتون میگم حالا.... فعلا.......

من اومدم..هی هی

سامبیلیک دوستان...
آقا من دارم۱۰۰۰ تا بر میگردم :D  یه مطلبم جور میکنم میندازم رو آنتن شماها دلی از عذا در بیارید( هووووووق) از دوستان جدیدی که اینجا سر زدن خیلی ممنونم به جون مامانمینا جبران میکنم......
خدافظ
دافظ
فظ
ـظ
....